
یک پنجره ای رو به خدا باز شده
آن پنجره باز با دلم همراز شده
پشت پنجره باز به سمت گل سرخ
این جان است که با عشق ساز شده
در شب عشاق، رکوع و سجود گل سنگ
دروازه آسمان سوی من باز شده
مستم با می شبنم در نسیم سحری
رقص لاله و نسترن هم آغاز شده
در باغی سرو و بید به رقص کنان
مرغان چو قناری وقت آواز شده
اینک که بهار آمده، نوروز شده
سوی چمن آی، عشوه به تن ناز شده
رو خنده بزن برقص همراه نسیم
حال که به دشت غنچه ها باز شده
بیخود شدم زخوشی غریبی اینک
چون همنفسم سوگلی گلناز شده
وقتش رسیده راهی میخانه شوم
محبوب دلم ز می مست پرواز شده
اینک دلم از شور رهایی مست شد
دل در طلب یار به عشق ابراز شده
امروز زنجیر ز پای من باز شده
پرواز بلند عاشقیم آغاز شده
ترسم که پرستوی دلم از احساس
اسیر در چنگال تیز یک باز شده
ای یار چرا ناز به حسرت بخورم
با حضرت عشق دل چه بی نیاز شده
با نوای رب (ربنا لا تزغ قلوبنا)
دل در پی صفای سجود و نماز شده
این شعر در سایت شعر نو به نام پنجره عاشقی در دفتر سرای دل در تاریخ ۱۴۰۳/۰۱/۰۶ به شماره ۶۵۴۵۷۷ ثبت و منتشر شده است.